پیش نوشت صفر : توضیح متن این نوشته تراوشی از صحبت های محمد رضا شعبانعلی در فایل آموزش اصول و فنون مذاکره در سایت مکتب خانه می باشد. اعتماد ≠ بی اعتمادی “برای درک این مسئله من هزینه های زیادی را دادم” پیش نوشت یک : با توجه به اینکه این مسئله در زندگی برای من از
همه ما در زندگی برای کسب خرد، نیازمند آزمودن و تجربه هستیم ،به شرطی که دارای یک ستاره قطبی و چشم اندازی باشیم، که در نهایت بتواند سیر فکری خود را تحلیل نماید و آموزه هایی ارزشمندی را بر جای بگذارد ، با توجه به اینکه یکی از دغدغه های اصلی من یاد گیری، اصولل مدیریت
همه ما در زندگی برای کسب خرد، نیازمند آزمودن و تجربه هستیم ،به شرطی که دارای یک ستاره قطبی و چشم اندازی باشیم، که در نهایت بتواند سیر فکری خود را تحلیل نماید و آموزه های ارزشمندی را بر جای بگذارد ، با توجه به اینکه یکی از دغدغه های اصلی من یاد گیری، اصول مدیریت
شاید ما روح را ترک کنیم ،اما روح هیچ گاه ما را ترک نخواهد کرد و روح بابت ترکش از ما انتقام سختی خواهد گرفت ،روح برای مکالمه با ما نیازمند،آن است که با او خلوت کنیم و به صدایش گوش دهیم و هر از چند گاهی با توجه به و خوراک مناسب ،او را
بخش اول افق زمانی ،کلمه ای که به تازگی با او مانوس شده ام . خیلی وقت ها در کتاب مدیریت می خوانیدم که برای انجام اهداف باید یک چشم انداز ترسیم کنید و بر اساس آن اهداف تعریف کنید و بعد استراتژی های خود را مشخص و بعد بودجه بندی و اقدام و در نهایت
در پاسخ کامنتی برای محمد رضا شعبانعلی در خصوص بحث کالیبراسون اشتباه ،به دلیل رسم ادب مطلب کوتاهی نوشتم ولی دلم نیامد که متن طولانی تری برای خودم به عنوان سندی بر رنج نامه خود اضافه نکنم (دسته جدید در نوشته ) ،وقتی کمی که عمیق تری می شوی به خودت و اطرافت می بینی