آموزش تخصصی منابع انسانی در شرکتهای پخش و توزیع مواد غذایی

آموزش مهارتهای فروش در شرکت پخش

  • آموزش مهارت های فروش
    • مهارت ها و تکنیک های فروشندگی
    • فن بیان و متقاعد سازی
    • ارتباط با مشتری
    • روانشناسی فروش
    • واژگان بازاریابی و فروش
  • سرپرست حرفه ای فروش
    • مهارت های 5 گانه اصول سرپرست حرفه ای فروش
    • ارائه گزارش و تحلیل روند فروش
    • مدیریت تیم های فروش
  • مدیر فروش موفق
    • مدیریت شبکه های توزیع
    • مدیریت مالی و وصول مطالبات
    • مدیریت انبار و لجستیک
    • مدیریت توسعه سبد محصول
    • ارتباطات درون و بیرون سازمانی
  • رادیو فروش
    • فایل صوتی رایگان آموزش مهارتهای فروش
  • مشاوره تخصصی و برگزاری کارگاه
    • آشنایی با دوره‌های آموزشی ما
    • دوره‌های آموزشی »
      • [سطح B] آموزش مفاهیم پایه
      • [سطح A] آموزش پیشرفته
      • [سطح A+] مشاوره و کوچینگ
      • فهرست جامع ۲۰ دوره‌ آموزشی
    • ثبت نام »
      • «لینک ثبت نام»
      • راهنمای درخواست مشاوره
      • کارگاه‌های برگزار شده
  • درباره ما
    • درباره حسن کشاورز
    • گام های حرفه ای شدن در مسیر فروش
    • دست نوشته های یک مدیر فروش
عضویت در کانال تلگرام
  • خانه
  • پاورقی
  • اعتماد یا بی اعتمادی
 
سه شنبه, 11 آوریل 2017 / Published in پاورقی

اعتماد یا بی اعتمادی

پیش نوشت صفر : توضیح متن

این  نوشته تراوشی از صحبت های محمد رضا شعبانعلی در فایل آموزش  اصول و فنون مذاکره  در سایت مکتب خانه می باشد.

images (1)

اعتماد ≠ بی اعتمادی 

“برای درک این مسئله من هزینه های زیادی را دادم”

پیش نوشت یک :

با توجه به اینکه این مسئله در زندگی برای من از مصداق های زیادی برخوردار بود و تا کنون هم نتوانسته بودم مدلی برای تشریح این مسئله پیدا کنم ،در صحبت های محمد رضا شعبانعلی نکته جالبی مطرح شد که ما معمولا اعتماد و بی اعتمادی را در دو سر یک طیف می بینیم ،در صورتی که قضیه به این طریق نیست ، مدل ذهنی من و اکثر کسانی که می شناختم دقیقا بر همین پایه بود ،مسئله ای اعتماد داریم، یعنی در واقع به این موضوع بی اعتماد نیستیم و بر عکس وقتی به یکی موضوع بی اعتمادهستیم به آن موضوع اعتماد نداریم  ،مثلا وقتی درخواستی  از یک دوست داریم ،مثلا پول و یا کالا و یا وقت در هنگام شنیدن جواب،پاسخی دریافت می کنیم که مورد نظر ما نیست  احساس  بی اعتمادی به رابطه می کنیم و فکر می کنیم تا کنون از این رابطه سوء استفاده شده است ،و سعی می کنیم کلی مصداق و شواهد عینی و ذهنی در تایید این مدل نظر در ذهن خود مسجم و جمع آوری کینیم تا کمی به خودمان دلدارای بدهیم که من چقدر احمق بودم که فکر می کردم ما سالها است که به هم اعتماد داریم و زمینه برخی از شبه افسردگی ها رایج می شود و از آن به بعد درون گرا و محتاط تر می شویم ولی هوشیار ترنمی شویم زیرا خطای شناختی ها ذهنی ما بسیار گسترده تر این موضوعات است و چون نگاه نقادانه هم درخود پرورش نداده ایم با کمی تحلیل به همراه خطای ذهنی پرونده  این موضوع را در ذهن خود می بندیم البته نه کامل ،این حس مدت زیادی با متا همراه است از طرز لباس پوشیدن تا نوع راه رفتن و نوع واژه های که به کار می بریم ،در این زمینه مثال های زیادی در فرهنگ و آداب ما رایج است .( حس قربانی بودن ).

برخی از ضرب و مثال ها در این خصوص 

1-جايي كه اعتماد نيست، سخن بيهوده است.((فرانتس كافكا)).

2-اعتماد به تدريج مي آيد و يكجا مي رود.((موار دفاست)).

3-به هيچ دسته كليدي اعتماد نكنيد بلكه كليد سازي را فرا بگيريد.((آنتوني رابينز)).

4-اگر خود به خويشتن اعتماد نداريد، ديگران هم به شما اعتماد نخواهند كرد.((جان ماكسول)).

5-به خويشتن اعتماد كن، آنگاه راه زندگي را خواهي يافت.((گوته)).

6-به آدمها اعتماد كن تا با تو صادق باشند.((رالف والدو امرسون)).

آیه قران از موضوع چگونگی اعتماد کردن :

«أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْمًا نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ؛ چرا با گروه پیمان شکن نبرد نمی کنید». (توبه: 13)

در اهمیت حفظ پیمان، همین بس که اگر در میدان نبرد، فردی از دشمن بخواهد از منطق اسلام آگاه شود، آن گاه درباره گرایش به اسلام تصمیم بگیرد، به حکم قرآن، باید به او امان داد و پیمان بست تا سخن خدا و منطق قرآن را به خوبی بشنود. هرگاه بخواهد به اردوگاه خود بازگردد، باید او را با کمال احترام به آنجا بازگرداند و این حقیقت در این آیه به خوبی منعکس شده است.

30556517-Dog-Bull-terrier-species-walk-stealthily-he-want-to-abscond-from-some-one-Because-distrust-event-Stock-Vector

پیش نوشت دو :

این جملات می تواند هر کدام بر اساس مدل ذهنی بیان کننده ، مفهومی متفاوت را ذهن ایجاد نماید و بسیار اشتباه است که با یک جمع و یک واژه در خصوص اعتماد و یا بی اعتمادی قضاوت کرد  به موضوع اعتماد در مفهوم و رویداد و مدل ذهنی مخاطب توجه داشت ،کسی که دوستی را معادل  اعتماد تفسیر می نماید ، حتما در آینده به این جمله خواهد رسید (دروغ گفتم و فریب خوردم ) یعنی من به خودم دروغ گفتم و سعی کردم پلی بین واژه دوستی و اعتماد ایجاد کنم و از روی این پل عبور کنم و بعد فهمیدم این پل همیشه قرار نیست این یک پل واقعی تبدیل شود ، زیرا اعتماد از یک جنس است و دوستی از جنس دیگر ،ولی می توان این دو واژه  را در یک سبد رابطه قرار داد .گاهی هم برای ارتقاء رابطه استفاده شوند ،ولی حواسمان باشد، دوستی که سال های زیادی با او معاشرت کردیم قرار نیست در رابطه که می خواهد بر اساس اعتماد جلو برود و دادو ستدی صورت گیرد به همان میزان انرژی و ارزش ها مبادله شود و قرار هم نیست از رابطه و دوستی های گذشته  به عنوان آبشخور این رابطه  قرار گیرد،(البته شاید هم قرار گیرد ولی همیشه منجر به تشکیل یک رابطه هدفمند و پایدار نمی شود ) زیرا هر کسی از زاویه دیدگاه و مدل ذهنی خودش به قضیه نگاه می کند ، این موضوع از ددیگاه عقلایی نه احساسی ، نه بی انصافی است و نه بد اخلاقی و یا هر بر چسب رایج امروزی که روی این چنین مسئله ای  می توان گذاشت. رابطه  اعتماد می تواند از حجم های مختلفی برخوردار باشد ازبیان نمودن یک خاطره گرفته تا در اختیار گذاشتن اموال شخصی، اما هر کدانم از این ها نمی تواند به تنهایی بیانگر نوع عمق رابطه باشد  . معمولا در مذاکره ما ،اعتماد را از جنس داد و ستد تلقی می نمایم و حاضر هستیم که ما به ازای چیزی چیزی را از دست بدهیم و برای تشکیل این رابطه و معامله ،به هم اعتماد می کنیم ولی این به معنی عمق دوستی نیست .

پس باید برای فهم این موضوع تکلیفمان را همان ابتدا خودمان روشن کنیم ،منظورمان از اعتماد چیست ،اعتماد به خود ،اعتماد به دیگران ،اعتماد به زندگی ،اعتماد در دوستی ،اعتماد در مذاکره ،اعتماد در بیان و….. چندین صد واژه ای که می توان به نوعی کلمه اعتماد را در آنها یافت .

اصل موضوع :

تعریف های در خصوص موضوع اعتماد : 

1- تعریف اعتماد  در ویکی پیدیا (+)

2- اعتماد چیست : (+)

3–تعریف  اعتماد از دیدگاه روانشناسی : (+)

در روان شناسی اجتماعی، اعتماد به مثابه یک مفهوم در سه سطح عمل می کند که عبارتند از:

۱- اعتماد به یک شخص خاص (اعتماد رابطه ای)

۲-  اعتماد به دیگران و مردم درکل (اعتماد کلی یا عمومی)

۳-  اعتماد به سیستم های انتزاعی (مانند اینترنت)
برخی از محققین اعتماد را دارای دو مولفه عمده دانسته اند؛ یکی مولفه نگرشی-احساسی که جنبه کلی دارد و دیگری مولفه موقعیتی شناختی که معطوف به موقعیت است و جنبه اختصاصی دارد. بنابراین اعتماد  متضمن ابعاد احساسی (عاطفی) و شناختی (عقلی) است.

 

مدل ذهنی من از اعتماد بین فردی :

رابطه ای که در آن فرد از نظر احساسی و هیجانی می تواند به صورت درونی صحبت های طرف مقابل را  بپذیرد و حاضر است هزینه  برای شکل گیری  عمق رابطه بیشتر در جهت منافع احساسی و یا ذهنی و یا مادی هزینه ایم اعتماد را بپذیرد ،به طور مثال کسی که به یک خیاط مراجعه می کند بر اساس شواهد عینی و ذهنی تصمیم می گیرد ،که می تواند معامله ای با این فرد داشته باشد که این ذهنیت می توانداز تجربه قبل باشد و یا از توسط ذهنیات دیگران شکل گرفته باشد مهمترین نکته در این مقوله (داد و ستد ذهنی و یا عینی است ) شکل گیری مذاکره ابتدا در درون فرد آغاز می شود و بعد ما به ازای عینی پیدا می نماید ، ممکن است دو نفر با هم کاملا صمیمی باشند ولی  به همدیگر انجام معامله اعتماد نداشته باشند ، مثلا با  فردی که سال های زیادی با هم دوست هستیم و میتوانیم لحظات خوشی را در کنار هم رقم بزنیم ولذت ببریم ،  ولی در خصوص مسائلی که جنبه مالی و یا احساسی که هزینه های زیادی را باید متحمل شود و از خط قرمز خود مان عبور نکنیم هرگز وارد  رابطی در این سطح نشویم ، از نگاه ناظر بیرونی شاید بگوید که جنس این رابطه نمادین و پوشالی است ؟اما از نگاه آن دو نفر نمی توان  به طور یقین چنین برچسبی را به این موضوع گذاشت ،اشتباهی که اکثر ما در این دوستی ها و رابطه ها انجام می دهیم  و بی اعتمادی را مساوی اعتماد نکردن می دانیم و نمی توانیم سطح رابطه و تفکیک واژه ها را در همان سطح درک نماییم و شاید هم درک آن به این راحتی نباشد ولی به هر عنوان ما امکان دارد در اثر اشتباه فرض خود انجام و برچسب زدن رابطه دوستی با واژه اعتماد همه چیزی را خراب کینم رابطه ای که می توانست در لحظات تنهایی برایمان بسیار گوارا باشد تبدیل به شکست عاطفی می گردد ،و بعد آن هم هم کلی از دست خودمان ناراحت می شویم که چرا  این همه وقت من زمان و احساسم را خرج این رابطه کردم و این خود موجب بروز کاشه عزت نفس در رابطه های بعدی و تغییر مدل های ذهنی برای دوست های که می توانست ماندگار باشد ولی نشد ،قرار گیرد .

پس می توان در همان ابتدا تکلیفمان را بدون رو تعارف با خودمان و اطرافیانمان روشن کنیم برای اعتماد نیازمند عمق رابطه بیشتری ،از یک رابطه احساسی  چند ساله هستیم و اگر حواسمان نباشد وارد بازی می شویم که در این بازی گفتگو های دشوار ی شکل می گیرد که هزینه و آورده های زیادی امکان از دست رفتن را دارد  (مثلا چندی سال رابطه دوستی و کلی خاطره به یاد ماندنی )حال اگر در سطح رابطه احساسی بخواهیم رابطه اعتماد هم مخلوط کنیم و یا از این رابطه آن واژه را خلق کنیم ،معمولا در دراز مدت سطح تعارضات بالا می رود و بیماری شبه افسردگی زیاد می گردد.

لینک کوتاه شده مطلب : https://goo.gl/IdXDm1

برچسب‌ها: اجتماعیات, پاورقی, روان شناسی فروش

مطالب مشابه که می توانید بخوانید:

بسوزد چوب درختان بی بر – سزا خود همین است مر بی بری را
زنجیر افسردگی بر گردن زندگی
افق زمانی برای شما چه معنی دارد

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیام هفته

آموزش اثر بخش، آغازی برای دغدغه های تازه است نه سرپوشی برای دغدغه های کهنه

محمد رضا شعبانعلی

آرشیو ماهانه

آخرین مطالب

  • تفاوت بازاریابی چریکی و بازاریابی مستقیم

    یک مثال کاربردی از مارژین و مارکاپ

  • آموزش بازاریابی مواد غذایی

    مسیر حرفه ای شدن سرپرست فروش در صنعت پخش و توزیع- فصل چهارم

  • مسیر حرفه ای شدن سرپرست فروش در صنعت پخش و توزیع

    مسیر حرفه ای شدن سرپرست فروش در صنعت پخش و توزیع- فصل سوم

  • دا ستان کارگاه های مهارتهای فروش

    مسیر حرفه ای شدن سرپرست فروش در صنعت پخش – فصل دوم

  • مسیر حرفه ای شدن سرپرستان فروش در صنعت پخش

    مسیر حرفه ای شدن سرپرستان فروش در صنعت پخش- فصل اول

آخرین نظرات

  • کشاورز در مارجین یا مارژین چیست؟
  • کشاورز در آموزش بازاریابی مواد غذایی
  • کشاورز در آموزش بازاریابی مواد غذایی
  • کشاورز در مارژین و مارکاپ
  • هادی در مارژین و مارکاپ

در شبکه‌های اجتماعی

  • Telegram
  • Instagram
  • Twitter
  • linkedin
  • aparat

خبرنامه

هر ماه، تکنیک‌های جدید فروش + اخبار مهم این صنعت را به «رایگان» دریافت کنید

لینک‌های مهم

  • آموزش منابع انسانی در شرکتهای پخش
  • رادیو فروش
  • مشاوره و آموزش تخصصی
  • درباره ما
درخواست مشاوره

تماس با من

سایت حسن کشاورز- نویسنده و مربی در حوزه آموزش مهارتهای فروش در شرکتهای پخش و توزیع مواد غذایی
بالای صفحه